بهترین روشها در وایرفریمینگ
- سپهر یونسی
- 5 دقیقه
- ۲۹ آبان ۱۴۰۴
- بهترین روش های طراحی محصول , طراحی وایرفریم
وایرفریمها برای محصولات دیجیتالی همون نقشی رو دارن که نقشهی معماری برای ساخت یه ساختمان داره: یه مرحله حیاتی توی فرایند طراحی اگه میخای خیلی کامل راجب وایرفریم ها بدونی پیشنهاد میکنم اول مقاله وایرفریم چیست رو بخونید بعد برگردید اینجا.
وایرفریم نشون میده محصول نهایی چه شکلی میشه و باعث میشه تیمتون بتونه ایدهها رو تست کنه و مشکلات رو خیلی زود و با کمترین هزینه حل کنه. همونطور که برای ساخت هر ساختمونی یه سری اصول برای طراحی نقشهها وجود داره، برای وایرفریم هم یه سری بهترین روش وجود داره که باید رعایتشون کنیم.
قبل اینکه شروع کنید، یه برنامه کلی برای خودتون یادداشت کنید و مشخص کنید چرا اصلاً دارید وایرفریم میسازید و دنبال چه نتیجهای هستید. این کار کمک میکنه از برنامهتون جا نمونید، مراحل مهم رو حذف نکنید و درگیر جزئیات بیاهمیت هم نشید. این وضوح باعث میشه کل تیمتون بتونه یه محصول عالی بسازه که واقعاً به نیازهای کاربر جواب میده.
مرحله وایرفریمینگ رو حذف نکنید
وایرفریم ساختن کلی مزیت داره، مهم نیست روی چه محصول دیجیتالی کار میکنید. طراحی محصول بدون وایرفریم مثل اینه که بخوایید یه سفر جادهای برید بدون اینکه نقشه داشته باشید و فقط یه تصویر مبهم از مقصد توی ذهنتون باشه.
وایرفریم کمک میکنه محدوده و حجم کاری که قراره انجام بدید مشخص بشه. میتونید ازش بهعنوان ابزاری استفاده کنید که کل تیم طراحی رو وارد جریان کار میکنه. حتی میتونید وایرفریم رو برای یه سری تستهای اولیه با کاربر استفاده کنید؛ این کار ممکنه کلی زمان و هزینه آیندهتون رو ذخیره کنه و مطمئن بشه ایده اصلیتون واقعاً برای کاربر جواب میده.
هدفهای وایرفریم رو مشخص کنید
قبل از اینکه وایرفریم بزنید، باید بدونید دقیقاً دنبال چی هستید و وایرفریم قراره مشکلات یا نیازهای چی رو نشون بده.
تحقیق کاربر باید جزو این مرحله باشه تا بفهمید نیازش چیه، الان چطور رفعش میکنه و محصول شما قراره چه مشکلی رو براش حل کنه.
غیر از نیازهای کاربر، باید الزامات کسبوکار رو هم بررسی کنید:
محصول برای کسبوکار چه هدفی داره؟ فروش؟ لیدگیری؟ یا چیز دیگه؟
همچنین محدودیتهای بودجه و منابع رو هم باید درنظر بگیرید.
در نهایت باید محدودیتهای فنی رو هم بشناسید؛ مثلاً CMS یا پلتفرمی که محصول روی اون اجرا میشه چی اجازه میده و چی نه. اینها میتونه تاثیر زیادی روی طراحی بذاره.
استفاده از رنگ رو به حداقل برسونید
بهطور کلی بهتره وایرفریم خاکستری باشه (سیاه، سفید و درجات خاکستری). وایرفریم خاکستری نشون میده طراحی هنوز نهایی نیست و کمک میکنه راحتتر طرحهایی که جواب نمیدن حذف بشن. همین احساس رو هم به مشتری میده و باعث میشه بازخورد خلاقانهتری بدن، چون حس نمیکنن طرح “تمام شده”.
با این حال، بعضی وقتها استفاده از رنگ لازم میشه؛
مثلاً برای نشون دادن اینکه پالت رنگ فعلی مناسب نیست، یا نشون دادن تضاد رنگی، یا اینکه بتونید تاییدیه لازم رو از کارفرما بگیرید.
از کامپوننتهای ساده استفاده کنید
بهطور کلی باید در وایرفریم از عناصر خیلی پایه استفاده کنید. فقط نشون بدید چی کجاست، نه اینکه ظاهر نهایی چی میشه. عناصر بصری و استایلها برای مرحله بعد یعنی موکاپ و پروتوتایپ هستن.
هرچی وایرفریمتون شبیه UI نهایی بشه، گرفتن بازخورد واقعی سختتر میشه. با استفاده از المانهای ساده، مشتری و ذینفعها راحتتر بازخورد صادقانه و خلاقانه میدن.
در وایرفریم انسجام داشته باشید
گرچه نباید وایرفریمتون رو زیادی استایلدار کنید، ولی باید منسجم باشه. چیزهای کوچیکی مثل اندازهها، شکلها و رنگهای یکسان باعث میشن وایرفریمتون حرفهایتر بهنظر بیاد.
از محتوای واقعی استفاده کنید
محتوا باید مسیر طراحی رو مشخص کنه. طراحی مبتنی بر محتوا کمک میکنه UI همراستا با محتوا شکل بگیره و تجربه کاربر بهتر بشه.
استفاده از متن واقعی (بهجای Lorem ipsum) چند مزیت داره:
– بازخورد گرفتن راحتتر میشه،
– نیازهای واقعی محصول از نظر محتوا مشخص میشه،
– و سرعت توسعه کل محصول بیشتر میشه چون از همون اول محتوا آمادهست و وسط کار مجبور نمیشید صبر کنید تا تولید بشه.
از annotation (توضیحات کنار وایرفریم) استفاده کنید
همهچی توی وایرفریم خودبهخود قابل فهم نیست. برای همین یادداشت نویسی وایرفریم خیلی مهمه. وقتی بیننده نمیتونه با وایرفریم تعامل کنه، باید کنارش توضیح بدید که هر بخش چیه و چرا اونجاست.
هدف annotation اینه که کاملاً روشن بشه چرا هر المان رو گذاشتید و اون المان چطور به تجربه کاربری کمک میکنه. وایرفریمتون باید برای مخاطب شفاف و قابل فهم باشه.
سطح درست پیچیدگی را انتخاب کنید
وایرفریمها در سطح جزئیات خیلی متفاوتن.
Low-fidelity → چندتا باکس و نوشته رو کاغذ
High-fidelity → خیلی نزدیک به UI نهایی، با کمی محتوا
کدوم بهتره؟ بستگی داره.
اگه فقط برای ایدهسازی خودتون دارید کار میکنید → Low-fi عالیه.
اگه محصول پیچیدهست یا قراره به ذینفعها نشون داده بشه → وایرفریم پیچیدهتر لازم میشه.
برای بیشتر پروژهها چیزی بین این دوتا بهترین نتیجه رو میده.
وایرفریمها رو به پروتوتایپ تبدیل کنید
وایرفریم فقط یه مرحله از فرایند طراحیست. بعدش دو مسیر دارید:
– پروژه ساده → از وایرفریم مستقیم برید سراغ UI
– پروژه پیچیده → اول پروتوتایپ بسازید
پروتوتایپ کمک میکنه تجربه عملکرد واقعی محصول رو داشته باشید و مطمئن بشید نیازهای کاربر و کسبوکار برآورده میشه. این مرحله برای پیدا کردن مشکلات قبل از طراحی UI نهایی فوقالعاده مهمه.

دیدگاهتان را بنویسید