راهنمای تدوین استراتژی ux writing

- سپهر یونسی
- زمان مطالعه: 11 دقیقه
- ۱۹ بهمن ۱۴۰۳
- یوایکس رایتینگ
اگه محتوا پادشاه باشه، استراتژی ملکهست. به طور خلاصه، استراتژی محتوا فرآیند برنامهریزی همهی محتوا رو برای کمک به کاربرها برای رسیدن به اهدافشون توصیف میکنه. استراتژی UX Writing بخشی از این فرآینده و روی زبانی که کاربرها رو راهنمایی میکنه تمرکز داره.
قبل از اینکه نویسندههای UX شروع به نوشتن کنن، باید درک کاملی از اهداف کسبوکار یا شاخصهای کلیدی عملکرد (KPI) ایجاد کنن، نتایج تحقیقات کاربر رو بررسی کنن، تحلیلهای وب و آمار رو بررسی کنن، محتوای فعلی رو بررسی کنن، یه راهنمای سبک و لحن صدا رو بررسی یا ایجاد کنن و تست کاربر رو انجام بدن و نتایج رو ارزیابی کنن.
اهداف نوشتاری رو تعیین کنید
استراتژی UX Writing بخشی از یه استراتژی محتوای گستردهتره که روی ایجاد محتوایی که نیازهای کاربر و اهداف کسبوکار رو برآورده میکنه، تمرکز داره. قبل از اینکه چیزی بنویسید، با تعریف اهداف اصلی یا تعیین اهداف نوشتاری شروع کنید.
بپرسید: کاربرها به چی نیاز دارن تا بهش برسن؟ متن چطور از اهداف کسبوکار پشتیبانی میکنه؟ متن رو با لحن و صدای محصول هماهنگ کنید و اون رو ثابت و کاربرمحور نگه دارید. مدیر محتوا، طراحان و نویسندههای خودتون رو اوایل برنامهریزی درگیر کنید. این همکاری دقت رو تضمین میکنه و متن رو به استراتژی محتوای کلی مرتبط نگه میداره.
به همهی نقاط تماس کاربر با محصول فکر کنید، شروع به کار با اپلیکیشن، دکمهها، پیامهای خطا یا توضیحات کوتاه. هر بخش از متن باید به کاربرها کمک کنه تا تو محصول حرکت کنن و کارها رو به طور بینقص تموم کنن.
با شروع با اهداف واضح و کار تیمی، متن UX شما بهتر میتونه نیازهای کاربر رو برآورده کنه در حالی که از اهداف کسبوکار هم پشتیبانی میکنه.
از زبان ساده استفاده کنید
عبارات استعاری، اصطلاحات فنی یا زبان عامیانهی حرفهای که همراه با جملات پیچیده استفاده میشن، ممکنه چشمگیر و هوشمندانه به نظر بیان، اما برای پردازش به تلاش ذهنی زیادی نیاز دارن و فقط باعث سردرگمی کاربرها میشن. تحقیقات نشون میده که حتی متخصصان و کاربرهای تحصیلکرده هم نوشتهی سادهای که اسکن کردنش آسونه رو ترجیح میدن. طبیعتاً این برای کاربرهای بینالمللی و افرادی که انگلیسی رو به عنوان زبان دوم استفاده میکنن هم صدق میکنه.
مختصر باشید
به طور متوسط، کاربرها حدود ۲۰٪ از محتوای صفحهی وب رو میخونن. مردم به جای خوندن کلمه به کلمه، ترجیح میدن مفاهیم رو در یه نگاه اسکن و درک کنن. متأسفانه، بعضی از نویسندههای UX این قانون رو اشتباه تفسیر میکنن و فکر میکنن که متن همیشه باید کوتاه باشه و وضوحش رو فدا کنه. متن مختصر همچنان باید کارآمد باشه، به این معنی که هر کلمه هدفی رو دنبال کنه.
چطور میتونید نوشتهی خودتون رو مختصر کنید؟
- کلمات اضافی رو کم کنید. از کلمات پرکنندهی غیرضروری مثل حروف تعریف، حروف اضافه، افعال کمکی، وجه مجهول یا کلمات ربط (مثل “که”، “به منظور”، “در صورتی که”، “حتی اگر”، “شبیه به” و غیره) اگه بدون از بین رفتن معنی جمله قابل حذف باشن، خودداری کنید یا متن رو کاملاً دوباره بنویسید.
- محتوا رو به بخشهای کوچیک و قابل هضم تقسیم کنید. قطعهبندی محتوا رو برای اسکن، درک و شناسایی آسونتر میکنه. جملات کوتاه و معنادار برای همهی کاربرها، مخصوصاً برای کسایی که با ناتوانیهای خواندن زندگی میکنن، راحتتر قابل درکه. به طور متوسط، افرادی که توانایی خواندن متوسطی دارن، میتونن جملاتی شامل ۵-۸ کلمه رو درک کنن.
لحن برند رو ادغام کنید
مثل رنگها و لوگوهای شرکت، لحن برند یه داستان دربارهی محصول شما به کاربرها میگه، با استفاده از زبان برای برانگیختن احساسات و ارتباط با مخاطب. کلید ساخت یه لحن برند قوی، ثباته. وقتی اون همه جا تو رابط محصول و مواد بازاریابی شما اعمال میشه، کاربرهاتون به اون عادت میکنن و برند شما رو همونطور که یه دوست قدیمی رو میشناسن، تشخیص میدن.
برای ایجاد یه لحن برند قوی:
- کل تیم شما، از سازندگان محتوا گرفته تا پشتیبانی فنی، باید به الگوی لحن برند که توضیح میده محصول چطور باید صدا بده و مزایای استفاده از لحن برند چیه، دسترسی داشته باشن.
- اون رو همه جا به طور مداوم استفاده کنید. این شامل وبسایت یا اپلیکیشن شما، وبلاگ، حسابهای رسانههای اجتماعی، خبرنامههای ایمیلی، چتهای پشتیبانی و هر رسانهی دیگهای که برای تعامل با کاربرهاتون استفاده میکنید، میشه. اگه تو پلتفرمهای مختلف متفاوت به نظر برسید، میتونید سردرگمی ایجاد کنید و اعتبار خودتون رو از دست بدید.
- لحن برند میتونه تغییراتی رو تجربه کنه. محصول شما با گذشت زمان رشد میکنه، درست همونطور که حوزهی شما، ترجیحات مخاطب و محیط هم تغییر میکنن. انعطافپذیر باشید و آمادهی تغییر لحن و ویژگیهای برند خودتون باشید تا مطمئن بشید که محصول شما تأثیر درست رو ایجاد میکنه و همچنان برای مخاطب شما جذاب هست.
پیشبینی سردرگمی
طبق قانون نیلسن در مورد جلوگیری از خطا، یه سیستم خوب پیامهای خطای مفید رو وقتی یه خطا رخ میده ارائه میده، اما بهترین سیستم از همون اول از بروز مشکلات جلوگیری میکنه. UX Writing فقط دربارهی هدایت کاربرها به سمت تکمیل یه کار نیست، بلکه دربارهی پیشبینی سردرگمی کاربرها و حذف شرایط مستعد خطا تو هر مرحلهی تعامله.
کاربرها اغلب دستورالعملها و متن رو سریع میخونن چون فکر میکنن میدونن محصولات چطور کار میکنن و میتونن به طور شهودی توشون حرکت کنن. متن UX همیشه باید اونجا باشه وقتی که اونا دچار مشکل میشن و به عنوان یه عصا عمل کنه. برای مثال، یه صفحهی خالی که هنوز محتوایی نداره، باید سردرگمی کاربرها رو پیشبینی کنه و یه توضیح مختصر دربارهی کاری که از کاربرها انتظار میره انجام بدن، ارائه بده. برای مثال، “سبد خرید شما خالیه. به خرید ادامه بدید یا موارد ذخیره شدهی خودتون رو ببینید.”
نکتهی حرفهای: همیشه به یافتههای تحقیقات کاربر تکیه کنید و از فرض کردن اینکه میدونید کاربرها چی فکر میکنن و چطور رفتار میکنن، خودداری کنید.
به کاربرهاتون احترام بذارید
احترام یه اصل کلیدی تو هر رابطهایه. نوشتن محترمانه به معنی ساده، مختصر، معنادار و قابل دسترس کردن متن شما برای همهی کاربرها با هر سطح سوادی هست.
به چه روشهای دیگهای میتونید تو متن UX به کاربرهاتون احترام بذارید؟
- به وقت کاربرها ارزش قائل بشید. از کاربرها انتظار نداشته باشید که متن رو کلمه به کلمه بخونن و هدف این باشه که برچسبها، توضیحات کوتاه، متنهای پیشفرض و دستورالعملهای مختصر، ساده اما آموزنده ارائه بدید.
- به اختیار کاربرها ارزش قائل بشید. یه سرویس یا محصول محترمانه نظر کاربرها رو میپرسه، بهشون حق انتخاب میده، به حقوق کاربرها در مورد حریم خصوصی دادههاشون ارزش قائله و اونا رو مجبور به انجام کارهایی که نمیخوان انجام بدن، نمیکنه.
- به منزلت کاربرها ارزش قائل بشید. شوخطبعی یه ابزار عالی برای انسانیتر کردن صدای یه محصوله، اما فقط اگه با کاربرهای شما ارتباط برقرار کنه و با شخصیت برند شما مطابقت داشته باشه. با این حال، از خط قرمز عبور نکنید و نسبت به افراد با نژادها، مذاهب، سنین و گرایشهای جنسی مختلف حساس باشید.
به الگوهای تاریک نه بگید
الگوهای تاریک کاربرها رو به انجام کارهایی که قصد انجامشون رو نداشتن، دستکاری میکنن و حریم خصوصی و آزادی انتخاب اونا رو نقض میکنن. در حالی که این تاکتیکها ممکنه منجر به سودهای کوتاهمدت بشن، اعتماد کاربر رو که برای روابط بلندمدت ضروریه، از بین میبرن.
خیلی از الگوهای تاریک شامل UX Writing میشن. “شرمندهسازی تأیید” (Confirmshaming) یه تکنیک رایج برای ایجاد حس گناه تو مشتریهای بالقوهست. محصولات به جای احترام به انتخاب کاربرها برای لغو اشتراک، از حس شرم و ترس از دست دادن (FOMO) استفاده میکنن تا کاربرها رو نسبت به تصمیمشون حس بد بدن. “ترساندن” (Scaremongering) یه الگوی تاریک دیگهست که از ترس برای فریب دادن مردم به انجام کاری که نمیخوان انجام بدن، استفاده میکنه. زبان اغراقآمیز نیازهای کاربرها به ایمنی، سلامتی، عشق، احترام و شناخت رو دستکاری میکنه. مردم رو میترسونه تا اقداماتی رو انجام بدن که قصد انجامشون رو نداشتن، مثل دانلود یه نرمافزار آنتیویروس (نیاز به ایمنی و ترس از از دست دادن دادهها) یا ثبتنام تو یه برنامهی دوستیابی (نیاز به عشق و ترس از تنهایی).
از الگوهای تاریک دوری کنید تا اعتماد رو تقویت کنید و به انتخابهای کاربرها احترام بذارید.
دیدگاهتان را بنویسید