هزینه ریدیزاین یا بازطراحی رابط کاربری وبسایت و اپلیکیشن
- سپهر یونسی
- 7 دقیقه
- ۳۰ آبان ۱۴۰۴
- خدمات طراحی محصول
گاهی در نقطهای میایستی که دیگر نمیتوانی مشکلات محصولت را نادیده بگیری. شاید سالهاست وبسایتی داری که اوایل خوب کار میکرد اما حالا سرعتش پایین آمده، کاربران بعد از چند ثانیه صفحه را ترک میکنند، فرمها نیمهکاره رها میشوند، فروش مثل قبل نیست، یا اپلیکیشنات با حجم بهروزرسانیها و تغییر رفتار کاربران همخوانی ندارد. در چنین شرایطی، ریدیزاین از دل یک نگرانی شروع نمیشود؛ از دل یک بلوغ شروع میشود. از این آگاهی که «اگر قرار است محصولم رشد کند، باید تجربه کاربریاش شایسته این رشد باشد».
بازطراحی UI فقط یک تغییر ظاهری نیست. در بهترین حالتش، شبیه وارد شدن به یک اتاق تاریک و پیدا کردن راهیست برای اینکه دوباره نور را به آن برگردانی؛ نوری که باعث میشود کاربران راحتتر تصمیم بگیرند، سادهتر خرید کنند، کمتر سردرگم شوند و بیشتر در محصول بمانند. با ریدیزاین صرفا دنبال زیبایی نیستی، دنبال کارآمد شدن در کنار زیبایی هستی. دنبال اینکه محصولت به استانداردهای امروز برسد؛ به زبانی که کاربران این نسل میفهمند؛ به سرعتی که بازار نیاز دارد؛ و به کیفیتی که برندت لایقش است.
این مقاله قرار است همه چیز را شفاف، آرام و دقیق برایت توضیح دهد؛ اینکه هزینه ریدیزاین سایت دقیقاً بر چه اساسی تعیین میشود، چرا قیمتها در بازار اینقدر متفاوتند، چه عواملی باعث میشود یک پروژه کوچک باشد یا پیچیده، و اگر بخواهی واقعاً تصمیمی اقتصادی، منطقی و حرفهای بگیری چه چیزهایی باید بدانی. قرار نیست فقط جواب یک عدد را پیدا کنی؛ قرار است بفهمی «چرا آن عدد» درست است.
چرا هزینه ریدیزاین سایت در بازار اینقدر پراکنده است؟
اگر فقط چند دقیقه در اینترنت جستجو کرده باشی، احتمالاً با قیمتهایی روبهرو شدهای که هیچ الگوی مشخصی پشتشان دیده نمیشود. از رقمهای حیرتانگیز پایین تا عددهای به ظاهر غیرواقعی بالا. در ظاهر ممکن است فکر کنی طراحی یک کار سلیقهای است و هر کسی هر قیمتی میخواهد میدهد، اما حقیقت این است که بازطراحی UI یک کار مهندسیشده است که کیفیت و قیمتش مستقیماً به عمق تحلیل، نحوه نگاه تیم طراحی، ساختار محصول، تجربه کاربری موجود، و چشمانداز کسبوکار بستگی دارد.
تفاوت قیمتها در بازار بیشتر به این دلیل است که بسیاری از کسانی که خود را «طراح ریدیزاین» معرفی میکنند، فقط ظاهر محصول را تغییر میدهند؛ در حالی که بازطراحی واقعی از لمس کردن ریشه مشکل شروع میشود، نه تغییر رنگ و آیکن. ریدیزاین حرفهای شبیه عمل جراحیست؛ جراحیای که اول باید دقیق بفهمد مشکل کجاست، چرا کاربر مسیر را رها میکند، چرا نرخ تبدیل پایین است، چرا گردشهای کار منطقی نیستند و چرا ساختار فعلی برای توسعه آینده مناسب نیست.
وقتی این واقعیت را درک کنی، متوجه میشی چرا دو تیم ممکن است برای یک پروژهی به ظاهر مشابه، دو قیمت کاملاً متفاوت ارائه بدهند. یکی فقط ظاهر را تغییر میدهد، اما دیگری ساختار تجربه را بازطراحی میکند. اولی هزینهست، دومی سرمایهگذاری.
چه عواملی قیمت ریدیزاین سایت یا اپلیکیشن را تعیین میکنند؟
۱. پیچیدگی محصول و حجم صفحات
اولین چیزی که روی هزینه ریدیزاین سایت تأثیر میگذارد، اندازه محصول است. تصور کن دو سایت وجود دارد: یکی یک وبسایت شرکتی ۸ صفحهای با محتوای ساده، دیگری یک پلتفرم با ۶۰ صفحه، داشبوردهای مدیریتی، نقشهای کاربری مختلف، فلوهای پیچیده و دهها تعامل. اگر قرار است تمامی این مسیرها دوباره بررسی، تحلیل، استانداردسازی و طراحی شوند، طبیعی است که پروژه دوم چندین برابر زمان و انرژی میگیرد. هیچ قیمتگذاریای نمیتواند این تفاوت را نادیده بگیرد.
۲. اهداف ریدیزاین: زیبایی یا حل مسئله
نکته مهم دیگر این است که آیا هدف تو از ریدیزاین فقط «جذابتر شدن» است یا «حل کردن مشکلات تجربه کاربر». اگر فقط ظاهر قدیمی شده باشد، پروژه بیشتر جنبه زیبایی دارد و زمان کمتری میبرد. اما اگر کاربران سردرگم هستند، نرخ تبدیل پایین است، مسیر خرید مشکل دارد یا محتوای اصلی دیده نمیشود، کار به سمت تحلیل تجربه کاربری، اصلاح معماری اطلاعات، تست کاربری و بازطراحی جریانها میرود؛ یعنی زمان بیشتر، تخصص بیشتر و طبیعتاً هزینه بالاتر. در پروژه هایی که از نرم افزار های رصد کردن کاربران مثل کلاریتی استفاده میکنند، میتوان از داده های یافت شده کمک گرفت و باز طراحی را به صورت داده محور پیش برد.
۳. نیاز به ساخت سیستم طراحی (Design System)
ساخت سیستم طراحی یکی از پرهزینهترین بخشهای ریدیزاین است، اما یکی از ارزشمندترینها نیز هست. دیزاین سیستم باعث میشود محصول تو برای ماهها و سالهای آینده قابل توسعه، ثابت، استاندارد و سریعتر باشد. اگر از قبل وجود داشته باشد، هزینه کاهش مییابد. اگر نباشد، تیم طراحی باید از صفر آن را بسازد و مستند کند. این بخش معمولاً چیزی نیست که در پروژههای سطحی وجود داشته باشد؛ اما در پروژههای حرفهای همیشه بخشی ضروری است.
۴. هماهنگی با تیم فنی و محدودیتهای تکنولوژی
گاهی طراحی جدید بدون توجه به تکنولوژی فعلی قابل پیادهسازی نیست و نیاز است طراحان با تیم فنی ساعتها هماهنگ شوند؛ از هماهنگی درباره فریمورک گرفته تا محدودیتهای پیادهسازی، از تغییر ساختار کامپوننتها گرفته تا تعاملهایی که نیاز به بررسی دارند. هر چقدر این هماهنگی بیشتر باشد، پروژه زمانبرتر میشود.
5. اینکه ریدیزاین را به چه کسی میسپاری
سه مسیر معمول در بازار وجود دارد: فریلنسر، تیم کوچک متخصص، یا آژانس حرفهای. هرکدام قیمت، تجربه، کیفیت و سرعت ویژه خود را دارند. فریلنسر برای پروژههای کوچک مناسب است، اما برای پروژههایی که نیاز به تحلیل عمیق و استانداردسازی دارند، تیم تخصصی یا آژانس منطقیتر است. انتخاب اشتباه در این مرحله ممکن است هزینه تو را نصف کند، اما کیفیت را پنج برابر کاهش دهد.
وقتی قیمت منطقی است که «منطق پشت آن» را درک کنی
بسیاری از صاحبان کسبوکار زمانی وارد جلسه ریدیزاین میشوند که فقط دنبال شنیدن یک عدد هستند. اما اگر تیم طراحی درباره چیزهایی مثل تحلیل تجربه کاربر، نقشه سفر، تست کاربری، وایرفریم، طراحی UI، سیستم طراحی، توسعه الگوها و تحویل فنی صحبت نکرد، یعنی پروژه در حال تبدیل شدن به یک بازطراحی سطحی است.
قیمت منطقی زمانی منطقی است که با یک مسیر دقیق و قابل توضیح همراه باشد؛ مسیری که متوجه شوی چرا فلان مرحله لازم است و چطور کیفیت محصولت را بالا میبرد.
آیا ریدیزاین واقعاً ارزش هزینه را دارد؟
ریدیزاین یک هزینه نیست؛ یک سرمایهگذاری بلندمدت است. بهبود تجربه کاربر، افزایش نرخ تبدیل، کاهش نرخ خروج، افزایش رضایت مشتری، تصویر حرفهای برند و کاهش هزینههای توسعه آینده، همه تنها بخشی از مزایای بازطراحی اصولی هستند. هر تصمیمی که امروز گرفته شود، تأثیر مستقیم بر فروش، اعتبار و رشد فردای تو دارد.
در بسیاری از کسبوکارها، هزینه ریدیزاین در همان چند ماه اول با افزایش تبدیل یا کاهش خطاهای کاربر جبران میشود. به همین دلیل است که ریدیزاین فقط یک انتخاب زیباییشناختی نیست؛ یک انتخاب استراتژیک است.
چطور تصمیم درست بگیری؟
قبل از اینکه وارد عددها شوی، بهتر است با خودت و تیم محصولت چند سؤال مهم را شفاف کنید. اینکه دقیقاً چرا ریدیزاین میخواهید؟ مشکلات فعلی کجاست؟ کاربر در کدام مرحله گیر میکند؟ آیا هدف رشد فروش است یا افزایش رضایت یا بهتر شدن برند؟ هر پاسخی که به این سؤالات میدهی، مسیر پروژه و قیمت نهایی را روشنتر میکند.
در مارجین ما ریدیزاین را فقط «زیباتر شدن» نمیدانیم؛ ما آن را فرصتی میدانیم برای اینکه محصولت بتواند با استانداردهای امروز رقابت کند، تجربه بهتری برای کاربران ایجاد کند و مناسب رشد بلندمدت تو باشد. اگر میخواهی قبل از تصمیمگیری یک دید کاملاً شفاف، دقیق و منصفانه درباره هزینه ریدیزاین محصولت داشته باشی، میتوانیم یک جلسه مشاوره باهم داشته باشیم. در این جلسه ابتدا مسئله را کشف میکنیم، بعد راهحل میدهیم، و تازه در نهایت درباره قیمت صحبت میکنیم.

دیدگاهتان را بنویسید