توسعه همدلی نسبت به کاربران شما
- سپهر یونسی
- 5 دقیقه
- ۴ آذر ۱۴۰۴
- تفکر طراحی
یاد بگیرین چطور ویژگیهای انسانی رو پرورش بدین و همدلی عمیقتری با کاربران بسازین.
پرورش همدلی در طراحی یعنی تقویت ویژگیهایی مثل تحمل، صبوری، درک کردن و مهربونی نسبت به کاربرها. این رویکرد فقط رابطهی کاربر و محصول رو قویتر نمیکنه، بلکه نقش مهمی تو موفقیت یک شرکت هم داره. همدلی تو طراحی قابل اندازهگیری دقیق نیست، اما تأثیرش کاملاً واضحه؛ طبق یک مطالعه از Design Management Institute در سال ۲۰۱۴، شرکتهایی که طراحیمحور بودن، طی ۱۰ سال، ۲۱۹٪ بهتر از شاخص S&P عمل کردن.
وقتی این ویژگیهای همدلانه در طراح شکل میگیره، میتونه نیازهای واقعی کاربر رو عمیقتر بفهمه و دقیقتر بهشون جواب بده. نتیجه؟ محصولاتی که هم از نظر عملکرد بهترن، هم از نظر احساسی با کاربر ارتباط بیشتری میگیرن.
همدلی چیه؟
همدلی یعنی اینکه بتونیم احساسات و وضعیت دیگران رو بفهمیم و دنیا رو کمی از نگاه اونها ببینیم. قرار نیست دقیقاً همون چیزی که طرف مقابل حس میکنه رو تجربه کنیم، اما تلاش برای درک زاویهی دیدش خیلی مهمه—بهخصوص تو تفکر طراحی.
همدلی در طراحی یعنی فقط مشکل رو نبینیم، بلکه عمیق بشیم تو چالشهای واقعی و نیازهای پنهان مردم. این یعنی شناخت زندگیشون، محیطشون و نحوه تعاملشون با دنیا. وقتی این اتفاق بیفته، طراح میتونه راهحلهایی خلق کنه که واقعا با نیازهای کاربر هماهنگ باشن. خلاصه اینکه: همدلی یعنی ارتباط عمیقتر برقرار کردن برای ساخت طراحیهای مؤثر و معنادار.
همدلی یا همدردی؟
توی تفکر طراحی، همدلی کلید فهم عمیق نیازهای کاربره. همدردی یعنی «برای کسی احساس ناراحتی کردن»، اما همدلی یعنی «با اون احساس کردن».
مثال ساده:
وقتی کاربر با یک اپ مشکل داره، همدردی فقط میگه «میفهمم سختته»، اما همدلی کمک میکنه دقیقاً بفهمیم کجا گیر میکنه و چرا، و چطور میشه طراحی رو بهتر کرد.
همدردی مشکلات رو سطحی نشون میده؛ همدلی میره سراغ ریشه. به همین دلیل همدلی تو طراحی باعث ساخت راهحلهایی میشه که عمیقتر و کاربرمحورترن.
از خودت بگذر
برای طراحها، کنار گذاشتن خودمحوری بخش مهمی از تفکر طراحیه. باید نیازهای کاربر رو بذاریم جلوتر از ایدههای خودمون. وقتی به ایدهای زیاد وابسته میشیم، ممکنه طراحیمون با نیاز واقعی کاربر فاصله بگیره. تواضع و رها شدن از وابستگی به ایدهها به حفظ همدلی کمک میکنه.
برای کنار گذاشتن وابستگی به ایدهها:
- بازخورد متنوع بگیرین: دیدگاههای مختلف افق دیدتون رو بازتر میکنه.
- کارهای قبلی رو مرور کنین: ببینین کجا وابستگی به ایده باعث کندی یا شکست شده.
- کنجکاو بمونین: ایدههای جدید—even اگه با دیدگاه شما فرق دارن—رو بپذیرین.
گوش شنوا داشتن رو یاد بگیرین
گوش دادن بدون قضاوت زودهنگام یک مهارت حیاتی برای طراحهاست. این کار کمک میکنه دیدگاه واقعی کاربر رو بفهمن و طراحیهایی ارائه بدن که واقعاً جواب میده.
برای بهتر شنیدن:
- گوش دادن فعال: فقط به حرفهای کاربر گوش کنین، نه اینکه در لحظه دنبال جواب باشین.
- سؤالهای باز بپرسین: سؤالهایی که باعث توضیح بیشتر میشن.
- قضاوت رو عقب بندازین: قبل از نتیجهگیری، کل اطلاعات رو جمع کنین.
- بازتاب دادن: حرفهای کاربر رو خلاصه کنین تا مطمئن بشین درست فهمیدینش.
مهارت مشاهدهتون رو تقویت کنین
مشاهده در طراحی فقط شنیدن نیست؛ دیدن رفتار کاربران در موقعیت واقعی خیلی مهمه.
برای بهتر مشاهده کردن:
- در محیط واقعی ببینین: ببینین کاربر چطور با محصول تعامل میکنه.
- به نشانههای غیرکلامی توجه کنین: مثل حالات چهره و حرکات.
- الگوها رو پیدا کنین: رفتارهای تکراری معمولاً سرنخهای مهمی دارن.
- مشاهدات رو ثبت کنین: چون جزئیات راحت فراموش میشن.
به کاربران اهمیت بدین
یک طراح همدل فقط دنبال حل مسئله نیست؛ دنبال بهتر کردن زندگی کاربره. این یعنی با انگیزه و علاقه واقعی وارد تعامل با کاربر بشین.
راههای تقویت اهمیتدادن:
- تحقیق کاربر: مصاحبه، مشاهده و شناخت عمیق.
- گوش دادن به داستانهای کاربر: حس و تجربهشون رو لمس کنین.
- درک انگیزهها و دغدغهها: تا راهحلهایی بسازین که واقعاً اثرگذار باشن.
نسبت به کاربران کنجکاو باشین
همدلی یعنی شناخت کاربر فقط از طریق تحقیقهای رسمی نیست؛ باید کنجکاوی طبیعی نسبت به زندگی و رفتار کاربر داشت.
برای رشد کنجکاوی:
- مشاهده جزئیات ظریف: گاهی نکتههای کوچک، بینشهای بزرگ میدن.
- بررسی فضاهای آنلاین: مثل شبکههای اجتماعی و فرومها.
- شرکت در فعالیتهای کاربر: تجربه کردن دنیای اونها از نزدیک.
- بازتاب و تحلیل: اطلاعات رو کنار هم بذارین برای کشف الگوهای پنهان.
با کاربر صبور و مهربان باشین
همدلی یعنی کنار گذاشتن حس «من بهتر میدونم». مخصوصاً هنگام تعامل با کاربرهای مسنتر، افراد دارای معلولیت، فرهنگهای مختلف یا سطوح متفاوت سواد دیجیتال.
برای یک تعامل محترمانه و مؤثر:
- با تواضع وارد گفتگو بشین.
- صبور باشین و وسط حرف پریدن رو کنار بذارین.
- فرضیات رو کنار بذارین: سؤال بپرسین، حدس نزنین.
- گوش دادن بازتابی: یعنی خلاصه کردن حرفهای کاربر برای اطمینان از درک درست.
به زبان بدن دقت کنین
بدن کاربرها خیلی چیزها رو لو میده. نشونههای مهمی مثل:
- اخم یا گیجی: یعنی موضوع رو خوب نگرفته—نیاز به توضیح یا سؤال بیشتر دارین.
- دست به سینه یا تکیهدادن به عقب: یعنی عدم راحتی یا شک.
- سَر تکون دادن یا خم شدن به جلو: یعنی علاقهمند و درگیر شده.
- پرهیز از تماس چشمی: یعنی عدم راحتی—فضا رو آرومتر کنین.
درک درست این نشونهها میتونه ارتباط طراح و کاربر رو خیلی عمیقتر کنه و بینشهای ارزشمندی بسازه.

دیدگاهتان را بنویسید