قیمت دهی اصولی پروژه طراحی رابط کاربری (UI) تا بستن قرارداد

قیمت دهی اصولی پروژه طراحی رابط کاربری (UI) تا بستن قرارداد

اگر طراح رابط کاربری باشی، احتمالا این تجربه رو داشتی که یه مشتری با کلی هیجان میاد و میگه: «یه اپ/سایت داریم که قراره بترکونـه! قیمت بدین.» و تو هم اولش میگی خب، من که بلدم کار کنم، ولی وقتی می‌رسی به قیمت‌گذاری، یا تو ذهنت چراغ “ارزان بده که کار رو بگیری” روشن میشه یا “گرون بده که ارزش کارت پایین نیاد”… و در هر دو حالت شک داری! اینجا می‌خوام قدم به قدم بگم چطور قیمت بدی که هم مشتری راضی باشه، هم خودمون حس نکنیم سرمون کلاه رفته، و هم پروژه به دردسر نکشه.

۱. اول خودت رو بشناس (سطح مهارت + سابقه کار)

قبل از اینکه اصلاً قیمت بدی، باید بدونی کی هستی و کجای مسیر طراحی ایستادی. این یه اصل خیلی مهمه که خیلی از طراح‌ها بهش توجه نمی‌کنن. مثلاً تازه‌کارها معمولا یا قیمت خیلی پایین می‌ذارن که خودشون رو دست کم می‌گیرن، یا قیمت خیلی بالا میذارن که مشتری رو می‌ترسونن. اما کسی که خوب خودش رو می‌شناسه می‌دونه ارزش واقعی‌ش چیه و چطوری قیمت‌گذاری کنه.

در این بخش باید به چند سوال جواب بدی: سابقه کارت چقدره؟ چه پروژه‌هایی انجام دادی؟ چه ابزاری رو بلدی؟ چقدر خروجی‌هات حرفه‌ایه؟ هر چی سابقه و نمونه‌کارت بیشتر باشه، حق داری قیمت بالاتری بذاری. حتی اگه تازه‌کاری، اما در مدت کوتاه تمرین و پروژه‌های خوب انجام دادی، می‌تونی قیمتت رو معقول ببری بالا.

یه نکته جالب اینکه «سابقه کاری» فقط تعداد سال نیست، بلکه «کیفیت» هم خیلی مهمه. یعنی یه طراح ۲ ساله که پروژه‌های خوبی داشته می‌تونه از خیلی‌ها جلو بزنه.

  • بررسی سابقه و مهارت‌های خودت
  • ارزیابی نمونه‌کارها و پروژه‌های انجام شده
  • شناخت جایگاه خودت در بازار طراحی

۲. دامنه پروژه رو دقیق بشناس (Scope of Work)

یکی از مهم‌ترین بخش‌ها در قیمت‌دهی، شناخت دقیق نیازها و محدوده پروژه است. خیلی وقت‌ها مشتری فقط میگه «یه سایت ساده می‌خوام» اما بعد می‌بینی که منظورش یه فروشگاه اینترنتی با پنل ادمین، بخش کاربران، سیستم پرداخت، و حتی اپلیکیشن موبایل هم هست! اگر دامنه پروژه رو درست نفهمی، قیمت‌گذاری هم قطعاً اشتباه خواهد بود و یا تو ضرر می‌کنی یا مشتری راضی نیست.

پس باید حتماً از مشتری سوال‌های دقیق بپرسی، همه صفحات و ویژگی‌های پروژه رو لیست کنی و مطمئن بشی که هر چیزی که قرار هست طراحی بشه، تو قرارداد نوشته شده. همچنین باید میزان اصلاحات قابل قبول و تایم تحویل رو مشخص کنی.

یک جمله کلیدی که همیشه باید به مشتری بگی:

«هر چیزی که الان داخل قرارداد نیاد، بعدا اضافه بشه، هزینه جدا داره.»

این جمله می‌تونه از کلی بحث و دعوا در آینده جلوگیری کنه و باعث بشه مشتری مسئولانه تر با پروژه برخورد کنه.

  • جمع‌آوری دقیق نیازهای مشتری
  • لیست کردن صفحات، امکانات و بخش‌های مختلف
  • تعیین محدوده و زمان‌بندی پروژه
  • مشخص کردن میزان اصلاحات و تغییرات مجاز

۳. روش قیمت‌گذاری رو انتخاب کن

وقتی دامنه پروژه مشخص شد، باید تصمیم بگیری چطور قیمت بدی. سه مدل کلی برای قیمت‌دهی در طراحی رابط کاربری وجود داره:

مدل ساعتی

در این مدل، هر ساعت کاری یه مبلغ مشخص داره. این روش مناسب پروژه‌هایی هست که دامنه‌شون دقیق مشخص نیست یا کوتاه مدت هستند. مثلا می‌تونی بگی «هر ساعت طراحی ۴۰۰ هزار تومان». مزیت این روش اینه که کنترل روی زمان و هزینه بهتره، ولی ممکنه مشتری فکر کنه داری زمان رو کش میدی.

مدل ثابت (Project Based)

در این روش، قیمت کل پروژه از اول توافق می‌شه و تو قرارداد نوشته می‌شه. مزیتش شفاف بودن هزینه برای مشتریه، ولی اگه دامنه پروژه تغییر کنه، باید دوباره مذاکره و قرارداد جدیدی داشته باشی.

مدل مرحله‌ای (Milestone)

در این روش، پروژه رو به چند بخش تقسیم می‌کنی و برای هر بخش قیمت جدا تعیین می‌کنی. مشتری به مرور هزینه رو پرداخت می‌کنه و تو هم بخش به بخش پروژه رو تحویل می‌دی. این روش برای پروژه‌های بزرگ و پیچیده مناسب‌تره و به مدیریت بهتر کمک می‌کنه، اما ممکنه بین مراحل پروژه متوقف بشه.

توصیه من اینه که برای بیشتر پروژه‌های طراحی UI/UX، از مدل مرحله‌ای یا ترکیب مدل مرحله‌ای و قرارداد ثابت استفاده کنی. اینطوری ریسک کمتر می‌شه و همه چیز شفاف‌تره.

  • انتخاب مدل ساعتی برای پروژه‌های کوتاه و نامشخص
  • مدل ثابت برای پروژه‌های مشخص و با دامنه محدود
  • مدل مرحله‌ای برای پروژه‌های بزرگ و پیچیده

۴. عوامل تاثیرگذار روی قیمت

همه پروژه‌ها یکسان نیستند و حتی اگر دو پروژه مشابه به نظر برسند، ممکنه قیمت‌های متفاوتی داشته باشند. چرا؟ چون چند عامل مهم روی قیمت اثر مستقیم داره:

  • پیچیدگی طراحی: پروژه‌ای که نیاز به طراحی خلاقانه، انیمیشن‌های خاص، تعاملات پیشرفته داره، زمان و هزینه بیشتری می‌طلبه.
  • تعداد صفحات یا اسکرین‌ها: هر صفحه جدید یعنی زمان و کار بیشتر؛ پس قیمت هم باید متناسب باشه.
  • ضرب‌العجل: اگر مشتری بخواد پروژه رو فوری تحویل بگیره، باید قیمت بالاتری بذاری چون باید اولویتت رو تغییر بدی و شاید شب‌کاری داشته باشی.
  • میزان تحقیق و استراتژی UX: اگر فقط طراحی UI مد نظر باشه، قیمت کمتره، اما اگر لازم باشه روی تجربه کاربری، تست با کاربران و تحقیق هم کار کنی، طبیعتاً قیمت بالاتر میره.
  • میزان همکاری با تیم توسعه: وقتی طراح باید با تیم توسعه‌دهنده‌ها هماهنگ باشه، زمان و انرژی بیشتری می‌بره که باید در قیمت لحاظ بشه.

یه ضرب‌المثل فان در اینجا می‌گم: «اگر مشتری بگه همین فردا تحویل بدی، بدون که باید خداحافظی کنی با خواب شبانه و سلام کنی به قیمت دو برابر!» این کاملاً واقعی و عادلانه‌ست.

۵. اشتباهات مرگبار در قیمت‌گذاری

حالا که فهمیدی چطوری باید قیمت بدی، بزار یه سری اشتباه‌هایی که خیلی‌ها توش می‌افتن رو هم بگم که حواست جمع باشه:

  1. قیمت پایین فقط برای گرفتن کار: خیلی از طراح‌ها فکر می‌کنن اگر ارزون بدن کار می‌گیرن؛ اما مشتری ارزون‌خر همیشه سخت‌گیر و ناراضی‌تره و به کیفیت توجه کمتری داره.
  2. شروع کار بدون قرارداد: قرارداد نداشتن یعنی شروع دعوا سر هر چیزی که بعدا پیش میاد، از تعداد اصلاحات تا پرداخت هزینه‌ها.
  3. نگفتن هزینه اصلاحات اضافه: اگر قبل از شروع پروژه به مشتری نگی که هر اصلاح اضافه هزینه داره، ممکنه آخرش با ۵۰ بار اصلاح و کلی دردسر مواجه بشی.

۶. چطور قیمت رو به مشتری بگی؟

حالا فرض کن قیمت رو محاسبه کردی. مهم‌ترین نکته نحوه ارائه قیمت به مشتریه. همه‌چیز فقط عدد نیست، طرز بیان و کلمات هم تاثیر زیادی دارن.

اول باید ارزش کار رو به مشتری نشون بدی، مثلا:

«این طراحی باعث میشه کاربر راحت‌تر خرید کنه و فروش شما افزایش پیدا کنه.»

بعد قیمت رو اعلام کنی:

«کل هزینه طراحی ۱۵ میلیون تومان هست.»

و در نهایت شرایط پرداخت رو مشخص کنی:

«۵۰٪ اول کار، ۵۰٪ هنگام تحویل نهایی.»

اگر اول عدد رو بدی، مشتری سریع می‌ره سراغ مقایسه با بقیه و شاید قانع نشه، اما اگر اول ارزش و نتیجه رو نشون بدی، ذهنش روی «چرا این قیمت مناسب است» متمرکز می‌شه.

۷. چطور با اعتراض مشتری کنار بیای؟

گاهی مشتری می‌گه «این قیمت خیلی بالاست!» نترس، این طبیعی‌ست. در اینجا باید دیپلمات باشی و مودبانه سوال کنی: «چه قیمتی مد نظر شماست؟» اگر اختلاف قیمت کم بود، می‌تونی با کاهش محدوده پروژه به توافق برسی. ولی اگر اختلاف زیاد بود، بهتره مودبانه پروژه رو رد کنی تا بعدا اذیت نشی.

یه شوخی بامزه: «این مثل اینه که بخوای پورشه با قیمت اسکوتر بخری! خب امکانش نیست.»

۸. جمع‌بندی

قیمت‌گذاری اصولی پروژه UI یعنی نه اینکه خودت رو ارزان بفروشی، نه اینکه مشتری رو فراری بدی. شناخت دقیق خودت، محدوده پروژه و روش درست قیمت‌دهی به تو کمک می‌کنه که با اطمینان قرارداد ببندی و پروژه رو موفق تحویل بدی.

اگر هنوز تو قیمت‌گذاری یا مذاکره اعتماد به نفس نداری، یا می‌خوای یاد بگیری چطور طوری صحبت کنی که مشتری قیمتت رو بپذیره و تحسین کنه، تو دوره منتورینگ طراحی محصول آکادمی مارجین دقیقا همین مهارت‌ها رو بهت آموزش می‌دم. این دوره فقط ابزار نیست، بلکه مسیر حرفه‌ای شدنت رو تضمین می‌کنه و بهت کمک می‌کنه تو بازار کار ایران و حتی خارج از ایران بدرخشی.

اگر به دنبال ورود به دنیای طراحی محصول هستید، با مارجین یک بار برای همیشه و اصولی این مهارت را یاد بگیرید.

مشاهده دوره جامع طراحی محصول

آخرین تکنیک‌ها، ترفندها و مطالب آموزنده طراحی محصول را در اینستاگرم مارجین ببینید.

5 دیدگاه

در بحث‌‌ پیرامون این مقاله شرکت کنید!

دیدگاهتان را بنویسید