الگوهای فریبنده
- سپهر یونسی
- زمان مطالعه: 11 دقیقه
- ۱۱ تیر ۱۴۰۴
- روانشناسی تجربه کاربر
الگوهای فریبنده، که به عنوان الگوهای تاریک هم شناخته میشن، تاکتیکهای طراحی هستن که کاربرا رو به انجام اقداماتی که به نفع شرکت هست، اغلب به ضرر کاربرا، سوق میدن. طراحها گاهی اوقات از اینها به صورت ناخواسته استفاده میکنن و هدفشون افزایش تعامل یا فروش بدون درک پیامدهای اخلاقی اونهاست. مثلاً، یه ایمیل یادآوری برای یه سبد خرید رها شده میتونه به طور اخلاقی کاربرا رو با قرار دادن جزئیات مفید یا یه تخفیف، به تکمیل خرید سوق بده.
برعکس، یه الگوی فریبنده ممکنه به طور خودکار مواردی رو به سبد خرید اضافه کنه یا گزینهی “لغو اشتراک” رو پنهان کنه. این تاکتیکها کاربرا رو به انجام اقدامات ناخواسته تحت فشار قرار میده و اعتماد رو از بین میبره. این درس به شما یاد میده که چطور بین راهنمایی مفید و تاکتیکهای غیراخلاقی خط بکشین تا اعتماد کاربر رو ایجاد کنین و یه تجربهی مثبت رو تضمین کنین.
الگوهای فریبنده چی هستن؟
الگوهای فریبنده ترفندهای طراحی هستن که کاربرا رو به انجام اقداماتی که به نفع یه شرکت هست، اغلب به ضرر کاربرا، سوق میدن. این الگوها کاربرا رو فریب میدن، گمراه میکنن یا از انتخاب آگاهانه توسط اونها جلوگیری میکنن.
این روشهای فریبنده به چند طریق به کاربرا آسیب میرسونن، مثل:
- ضرر مالی، مثل هزینههای ناخواسته از اشتراکهایی که لغو کردنشون سخته.
- از دست دادن حریم خصوصی وقتی کاربرا ناآگاهانه به دلیل گزینههای انصراف نامشخص، دادههای شخصی رو به اشتراک میذارن. کاربران آسیبپذیر، مثل کسایی که سواد دیجیتال محدودی دارن یا برنامههای شلوغی دارن، به ویژه در معرض خطر هستن.
- استفاده از الگوهای فریبنده به اعتماد آسیب میزنه. وقتی کاربرا حس میکنن فریب خوردن، اعتمادشون به سرویس رو از دست میدن و بعیده که برگردن.
گسترش الگوهای فریبنده
الگوهای فریبنده تو طراحی دیجیتال و روشهای وب رایج هستن. یه مطالعه از سال ۲۰۱۹ توسط دانشگاه پرینستون و دانشگاه شیکاگو نشون داد که بیش از ۱۰٪ از ۱۱۰۰۰ سایت تجارت الکترونیک محبوب از الگوهای طراحی فریبنده استفاده میکردن.
گستردگی الگوهای فریبنده رو میشه به دو عامل اصلی نسبت داد:
- تست A/B و تمرکز روی تبدیل: با ظهور تست A/B برای بهینهسازی تبدیلها، بسیاری از شرکتها از تاکتیکهای طراحی فریبنده برای افزایش نتایج فوری استفاده میکنن. مثلاً، یه سرویس ممکنه دکمهی لغو اشتراک رو پنهان کنه در حالی که گزینهی ارتقاء رو برجسته میکنه و کاربرا رو به انتخاب گزینهای که به نفع شرکت هست، سوق میده.
- طرحهای تقلیدی: شرکتها اغلب طرحهای رقبا رو کپی میکنن، که میتونه منجر به گسترش روشهای فریبنده بشه. مثلاً، اگه یه خردهفروش معروف از تایمرهای شمارش معکوس گمراهکننده برای ایجاد فوریت کاذب استفاده کنه، خردهفروشهای دیگه ممکنه همین استراتژی رو اتخاذ کنن و فکر کنن که یه هنجار صنعتیه.
ایجاد مانع
ایجاد مانع یه الگوی فریبندهست که توش شرکتها انتخاب گزینههایی که به نفع شرکت نیست رو برای کاربرا سخت میکنن. این کار با افزایش تلاشی که برای پیدا کردن اطلاعات مهم یا انجام اقدامات خاص لازمه، انجام میشه. یه تاکتیک رایج ایجاد مانع، پنهان کردن گزینههای خروجه. این تاکتیک که به عنوان الگوی “هتل سوسک” هم شناخته میشه، لغو یه سرویس رو خیلی دشوار میکنه. مثلاً، یه اشتراک ماهانهی خودکار ممکنه کاربرا رو ملزم کنه که برای لغو، از موانع متعددی عبور کنن، مثل حرکت تو منوهای متعدد یا تماس با خدمات مشتری.
ترفندهای بصری یا کلامی
ترفندهای بصری یا کلامی تو طراحی از محدودیتهای شناخت انسان سوءاستفاده میکنن و از سوگیریهای شناختی استفاده میکنن یا الگوهای طراحی رایج رو برای گمراه کردن کاربرا میشکنن. این ترفندها میتونن اعتماد رو از بین ببرن و ناامیدی ایجاد کنن.
در اینجا چند مثال رایج آورده شده:
- زبان فریبنده: بعضی از محصولات از زبان گیجکننده برای وادار کردن کاربرا به خرید یا اشتراک چیزی که نمیخوان استفاده میکنن. مثلاً، یه سرویس اشتراک ممکنه یه چکباکس داشته باشه که میگه، “برای جلوگیری از اشتراک در خبرنامهی ما، تیک رو بردارین”، که میتونه به راحتی کاربرا رو گیج کنه.
- گمراه کردن: این شامل استفاده از عناصر طراحی برای پرت کردن حواس کاربرا از چیزیه که واقعاً اتفاق میافته. یه مثال میتونه یه بنر چشمکزن باشه که یه تخفیف رو تبلیغ میکنه که یه یادداشت کوچیک رو که میگه تخفیف فقط بعد از ثبتنام تو یه طرح ماهانه اعمال میشه، تحت الشعاع قرار میده.
- اطلاعات پنهان: گاهی اوقات، اطلاعات حیاتی تو جاهایی پنهان میشه که بعیده کاربرا به اونجا نگاه کنن. مثلاً، پنهان کردن هزینههای لغو یا شرایط تمدید تو یه متن کوچیک تو پایین صفحه، تصمیمگیری آگاهانه رو برای کاربرا سخت میکنه.
نق زدن
نق زدن یه الگوی فریبندهست که توش کاربرا به طور مداوم تحت فشار قرار میگیرن تا با چیزی موافقت کنن، حتی اگه قبلاً درخواست رو رد کرده باشن. این تاکتیک کاربرا رو خسته میکنه و اونها رو بیشتر مستعد تسلیم شدن از روی ناامیدی میکنه. مثلاً، یه وبسایت که به طور مکرر پاپآپهایی رو نشون میده که از کاربرا میخوان تو یه خبرنامه ثبتنام کنن. حتی بعد از بستن چند بارهی پاپآپ، تو هر بازدید دوباره ظاهر میشه و تجربهی مرور رو مختل میکنه.
این نق زدن مداوم میتونه کاربرا رو وادار به اشتراک کنه فقط برای جلوگیری از وقفههای مداوم.
این تاکتیکهای نق زدن نه تنها ناامیدکنندهان، بلکه اعتماد رو هم از بین میبرن. کاربرا احساس فشار و دستکاری شدن میکنن که میتونه منجر به یه برداشت منفی از برند بشه.
دزدکی یا پیشانتخاب
دزدکی یا پیشانتخاب یه الگوی فریبندهست که توش موارد یا گزینههای اضافی به طور خودکار به سبد خرید کاربرا اضافه میشه یا تو فرایند خرید از قبل انتخاب میشه. این تاکتیک به عدم توجه کاربرا به این موارد اضافی تکیه میکنه و اونها رو به خریدهای ناخواسته سوق میده. مثلاً، یه سرویس جعبهی اشتراک رو تصور کنین که موارد اضافی مثل یه آیتم جایزه یا بستهبندی کادو رو از قبل انتخاب میکنه. این گزینهها به طور پیشفرض گنجانده شدن و کاربرا باید به طور فعال اونها رو لغو انتخاب کنن. اگه کاربرا عجله داشته باشن یا توجه کافی نداشته باشن، ممکنه با موارد اضافی ادامه بدن و هزینهی کلشون رو افزایش بدن.
این تاکتیکهای دزدکی میتونه کاربرا رو ناامید کنه و اعتماد رو از بین ببره، چون حس میکنن فریب خوردن تا بیشتر از چیزی که قصد داشتن پرداخت کنن.
القای ترس از دست دادن (FOMO)
القاء ترس از دست دادن (FOMO) یه الگوی فریبندهست که از اضطراب کاربرا در مورد از دست دادن چیزی ارزشمند یا محدود سوءاستفاده میکنه. این تاکتیک حس فوریت ایجاد میکنه و کاربرا رو به تصمیمگیری سریع بدون در نظر گرفتن کامل گزینههاشون سوق میده. مثلاً، یه سایت تجارت الکترونیک ممکنه یه تایمر شمارش معکوس رو تو صفحهی محصول نشون بده و به دروغ نشون بده که یه تخفیف ویژه تو چند دقیقه منقضی میشه. کاربرا احساس فشار میکنن که سریع خرید کنن تا از از دست دادن معامله جلوگیری کنن، حتی اگه کاملاً در مورد محصول مطمئن نباشن.
این تاکتیکهای FOMO میتونه منجر به خریدهای پشیمانکننده و کاهش اعتماد بشه. طراحی اخلاقی باید روی ارائهی اطلاعات دقیق و اجازه دادن به کاربرا برای تصمیمگیری با سرعت خودشون، بدون فشار مصنوعی، تمرکز کنه.
القاء حس گناه
القاء حس گناه یه الگوی فریبندهست که توش کاربرا به خاطر انجام ندادن یه اقدام خاص، احساس بدی پیدا میکنن، اغلب از طریق استفاده از زبان شرمآور. این تاکتیک که به عنوان “شرمندهسازی تأیید” شناخته میشه، هدفش وادار کردن کاربرا به تبعیت با ایجاد حس گناه یا شرم برای انصرافه. مثلاً، یه اپلیکیشن تناسب اندام ممکنه از یه دکمهی انصراف استفاده کنه که میگه، “نه ممنون، من به سلامتی خودم اهمیت نمیدم”، و باعث میشه کاربرا برای عدم اشتراک تو یه طرح پریمیوم احساس گناه کنن.
شرم یه احساس قوی هست که میتونه کاربرا رو ناراحت کنه و حتی باعث استرس و اضطراب بشه. مهمه که از استفاده از گناه به عنوان یه انگیزه تو طراحی اجتناب کنین. در عوض، روی تقویت مثبت تمرکز کنین، مثل برجسته کردن مزایای انجام یه اقدام بدون اینکه کاربرا رو برای انصراف حس بدی بدین.
تاکتیکهایی برای اجتناب از الگوهای فریبنده
در اینجا چند قدم عملی برای اطمینان از اخلاقی و کاربرپسند بودن طرحهای شما آورده شده:
- تست کاربر منظم: تست منظم طرحهای خودتون با کاربرا میتونه به شناسایی هر گونه مشکل یا الگوی فریبنده کمک کنه. کاربرا اغلب به الگوهای فریبندهی آشکار واکنش منفی نشون میدن و عصبانیت یا ناامیدی خودشون رو ابراز میکنن.
- بازبینی شناختی اصلاح شده: یه بازبینی شناختی از طرح خودتون با پرسیدن سؤالات کلیدی برای شناسایی مسائل اخلاقی بالقوه انجام بدین. آیا کاربرا میتونن بیشتر از آنچه قصد داشتن پول خرج کنن یا دادههای شخصی بیشتری ارائه بدن؟ آیا وقتی کاربرا برای یه منفعت به چیزی رضایت میدن، معامله عادلانهست؟ آیا کاربرا برای تصمیمگیری تحت فشار قرار میگیرن یا از نظر عاطفی دستکاری میشن؟
- شفافیت و صداقت: اگه یه سرویس اشتراک شامل هزینههای اضافی باشه، اینها باید به وضوح و در اوایل فرایند فاش بشن. از استفاده از زبان فریبنده که ممکنه کاربرا رو به اقدامات ناخواسته گمراه کنه، اجتناب کنین.
دیدگاهتان را بنویسید