نیاز های اساسی کاربر

نیازهای اساسی کاربر

نظریه‌ی خودگردانی (SDT) که توسط روانشناسان ریچارد رایان و ادوارد دسی توسعه داده شده، روی ۳ نیاز اساسی روانشناختی که انگیزه‌ی انسان رو هدایت می‌کنه، تأکید داره: خودمختاری، ارتباط و شایستگی. این نیازها برای هدایت نحوه‌ی استفاده‌ی مؤثر ما از زمان و انرژی‌مون ضروری هستن، چون عمیقاً روی انگیزه‌ی ما برای شرکت تو فعالیت‌ها تأثیر می‌ذارن.

درک این ۳ نیاز روانشناختی — خودمختاری، ارتباط و شایستگی — برای طراحی UX خیلی مهمه، چون اساساً تعامل و رضایت کاربر رو شکل می‌دن. وقتی کاربرا تو تعاملاتشون با پلتفرم‌های دیجیتال، حس کنترل، ارتباط و مهارت رو حس می‌کنن، انگیزه‌ی بیشتری دارن و احتمالاً تجربه‌ی مثبتی خواهند داشت. برآورده کردن مؤثر این نیازها تو طراحی نه تنها کاربردپذیری رو افزایش می‌ده، بلکه ارتباط عاطفی کاربرا با محصول رو هم عمیق‌تر می‌کنه و تعامل طولانی‌تر و معنادارتری رو تشویق می‌کنه.

خودمختاری

نظریه‌ی خودگردانی (SDT) که توسط ادوارد ال. دسی و ریچارد ام. رایان تو دهه‌ی ۱۹۸۰ ایجاد شد، یه چارچوب روانشناختیه که روی درک چیزی که انگیزه‌ی انسان رو هدایت می‌کنه، تمرکز داره. این نظریه ۳ نیاز روانشناختی کلیدی رو شناسایی می‌کنه که خودمختاری یکی از اونهاست. خودمختاری، میل به استقلال و توانایی انتخاب‌هاییه که با ارزش‌ها و اهداف شخصی ما همسو باشه. این نیاز به شدت روی انگیزه و رفاه تأثیر می‌ذاره.

تفاوت بین انتخاب یه سرگرمی و مجبور شدن به انجام یه کار اجباری رو در نظر بگیرین. وقتی ما یه سرگرمی رو دنبال می‌کنیم، داریم علایق خودمون رو دنبال می‌کنیم و حس کنترل و رضایت داریم. برعکس، کارهای اجباری حس ناامیدی یا محدودیت رو ایجاد می‌کنن چون به ما حق انتخابی داده نمی‌شه. با درک و تشویق خودمختاری، طراح‌ها می‌تونن محیط‌هایی رو ایجاد کنن که توش آدما حس انگیزه، ارزشمندی و توانمندی بیشتری داشته باشن.

ارتباط

دومین نیاز تو SDT، ارتباطه که به نیاز انسان به حس درک شدن و حمایت شدن توسط دیگران اشاره داره. ما موجودات اجتماعی هستیم که با ارتباطات معنادار رشد می‌کنیم، چه درونگرا باشیم چه برونگرا.

فردی رو در نظر بگیرین که به یه کشور جدید مهاجرت کرده. در ابتدا، ممکنه احساس انزوا کنه و در مورد تطبیق با یه فرهنگ جدید استرس داشته باشه. با این حال، با شرکت تو رویدادهای اجتماعی، کلاس‌های یادگیری زبان یا حتی رفتن به یه باشگاه یوگای محلی، می‌تونه به تدریج روابطی رو ایجاد کنه که باعث بشه احساس حمایت و درک شدن کنه. این ارتباطات به برآورده کردن نیازشون به ارتباط کمک می‌کنه و بهشون حس تعلق تو یه محیط جدید رو می‌ده.

تو طراحی، تقویت ارتباط به معنی درک و حمایت از کاربرا در طول سفرشون هست. یه پلتفرم آنلاین که همکاری یا علایق مشترک رو تشویق می‌کنه، می‌تونه حس اجتماع ایجاد کنه. مصاحبه با کاربر و مطالعات دفترچه خاطرات می‌تونه بینش‌هایی رو آشکار کنه که طراح‌ها می‌تونن ازشون برای ساخت محصولاتی که با نیاز به ارتباط همخوانی دارن، استفاده کنن.

شایستگی

شایستگی در مورد موفقیت مؤثر تو کارها و احساس اطمینان به توانایی‌هامونه. مثلاً، کسی رو در نظر بگیرین که برای اولین بار داره یاد می‌گیره گیتار بزنه. در ابتدا، با قرار دادن انگشت‌ها مشکل داره، نت‌های اشتباه می‌زنه و ممکنه وقتی خودش رو با گیتاریست‌های ماهرتر مقایسه می‌کنه، احساس ناامیدی کنه. اگه ازش خواسته بشه دوباره بزنه، ممکنه به خاطر احساس بی‌کفایتی تردید کنه. اما با گذشت زمان، تمرین و راهنمایی، می‌تونه مهارت‌ها رو توسعه بده و در نهایت با راحتی و اعتماد به نفس بنوازه.

ما به عنوان طراح، مشتاق پر کردن محصولاتمون با ویژگی‌ها و خدمات مفید هستیم. با این حال، اگه به کاربرا کمک نکنیم که تو استفاده ازشون ماهر بشن، ممکنه این ویژگی‌ها نادیده گرفته بشن. ترویج شایستگی تو استفاده از سیستم منجر به رضایت، ایمنی و کارایی بیشتر می‌شه.

به کاربرا اجازه بدین محتوا رو سفارشی کنن

اجازه دادن به کاربرا برای سفارشی کردن محتوا تو یه رابط، یه روش کلیدی برای فراهم کردن خودمختاری برای اونهاست. این توانایی، حس مالکیت و کنترل شخصی روی تجربه‌شون رو تقویت می‌کنه. در حالی که همه‌ی کاربرا وقتشون رو صرف شخصی‌سازی تنظیمات نمی‌کنن، سفارشی‌سازی‌های ساده می‌تونه به طور قابل توجهی رضایتشون رو افزایش بده. یه مثال عملی از این موضوع تو پلتفرم‌های استریمینگ هست، جایی که کاربرا می‌تونن لیست‌های پخش شخصی بر اساس ترجیحاتشون ایجاد کنن. این لیست‌های پخش ویژگی‌های اصلی پلتفرم رو تغییر نمی‌دن، اما به کاربرا اجازه می‌دن رسانه‌ی مورد علاقه‌شون رو به راحتی انتخاب و بهش دسترسی داشته باشن و باعث می‌شه پلتفرم مثل فضای شخصی خودشون به نظر برسه.

سفارشی‌سازی، کاربرا رو قادر می‌کنه تجربه‌شون رو بدون خدشه‌دار کردن کاربردپذیری و ثبات، تنظیم کنن. بهشون کنترل روی نحوه‌ی تعاملشون با پلتفرم رو می‌ده در حالی که همچنان با ساختارهای آشنا و استاندارد همسو هستن.

به کاربرا حق انتخاب بدین

فراهم کردن خودمختاری کاربر با ارائه‌ی تعداد مناسبی از گزینه‌ها، یه کار ظریفه. کاربرا وقتی روی تجربه‌شون کنترل دارن، احساس توانمندی می‌کنن، اما گزینه‌های خیلی زیاد می‌تونه منجر به فلج تصمیم‌گیری بشه.

به جای گیج کردن کاربرا با تنظیمات یا مسیرهای خیلی زیاد، روی ارائه‌ی یه انتخاب محدود از گزینه‌های معنادار تمرکز کنین. یه پلتفرم استریمینگ که به کاربرا اجازه می‌ده نمایش‌ها و فیلم‌ها رو فقط با چند معیار کلیدی، مثل ژانر، سال انتشار یا زبان فیلتر کنن، انتخاب امن‌تری نسبت به ارائه‌ی انواع فیلترهای خاصه.

این رویکرد ساده برای فیلتر کردن، انعطاف‌پذیری کافی رو برای کاربرا فراهم می‌کنه تا تجربه‌ی تماشای خودشون رو بدون بمباران کردنشون با گزینه‌های پیچیده یا اضافی، شخصی کنن.

قابلیت اسکن رو فراهم کنین

فراهم کردن قابلیت اسکن تو چیدمان صفحه و محتوا، یه روش حیاتی برای دادن خودمختاری به کاربراست. وقتی اطلاعات به راحتی قابل اسکن باشه، کاربرا می‌تونن به سرعت چیزی که براشون مرتبط هست رو بدون مجبور شدن به خوندن همه چیز یا رها کردن کامل کار، شناسایی کنن. مثلاً، یه وب‌سایت خبری خوش‌سازماندهی شده رو در نظر بگیرین. استفاده از سربرگ‌ها و زیرسربرگ‌های واضح و توصیفی به خواننده‌ها اجازه می‌ده به سرعت تو مقالات حرکت کنن و انتخاب کنن که عمیق‌تر به موضوعات مورد علاقه‌شون بپردازن. این کار با دادن کنترل تجربه‌ی مرور بهشون و تمرکز روی چیزی که براشون مهم‌تره، به کاربرا قدرت می‌ده.

شیوه‌های طراحی خوب، مثل استفاده از نقطه‌های گلوله، اندازه‌های مختلف متن و سلسله مراتب منطقی محتوا، قابلیت اسکن رو افزایش می‌ده. این عناصر، کاربرا رو تو محتوا راهنمایی می‌کنن و تجربه رو نه تنها کاربرپسند، بلکه محترمانه نسبت به زمان و ترجیحاتشون می‌کنه.

ارائه‌ی گزینه‌های تعاملی متعدد

اجازه دادن به کاربرا برای انتخاب اینکه چه زمانی و با چه ترتیبی با محتوا تعامل داشته باشن، به طور قابل توجهی حس خودمختاریشون رو افزایش می‌ده. این انعطاف‌پذیری نشون می‌ده که کاربرا نیازها و سطوح مختلفی از آشنایی با یه پلتفرم دارن. مثلاً، کسی که با یه وب‌سایت خیلی آشناست ممکنه از محتوای مقدماتی رد بشه، در حالی که یه بازدیدکننده‌ی جدید ممکنه یه تور راهنما رو ترجیح بده.

یوتیوب با اجازه دادن به بیننده‌ها برای انتخاب اینکه کدوم ویدیوها رو ببینن و با چه ترتیبی، به طور مؤثر خودمختاری رو فراهم می‌کنه. کاربرا می‌تونن مستقیماً به ویدیوهای مورد علاقه‌شون برن یا لیست‌های پخش پیشنهادی رو بر اساس تاریخچه‌ی بازدیدشون بررسی کنن. این رویکرد شخصی، کاربرا رو تو سطوح مختلف آشنایی و با علایق گوناگون، پوشش می‌ده و کنترل و رضایتشون رو افزایش می‌ده.

برعکس، مجبور کردن کاربرا به وارد کردن اطلاعات شخصی قبل از دسترسی به خدمات اولیه می‌تونه اجباری و ناامیدکننده باشه. با اجازه دادن به کاربرا برای رد کردن مراحل، انتخاب مسیرهای محتوا و ارائه‌ی روش‌های تعامل متعدد بهشون، طراح‌ها می‌تونن محیط‌های جذاب‌تر، کاربرپسندتر و توانمندکننده‌تر ایجاد کنن.

ارائه‌ی محتوای مفید و مرتبط

ارائه‌ی محتوای مرتبط یه راه قدرتمند برای برآورده کردن نیاز کاربرا به ارتباطه و بهشون نشون می‌ده که نیازها و ترجیحات فردیشون درک شده. این رویکرد اعتماد ایجاد می‌کنه و ارتباط کاربرا با یه پلتفرم یا برند رو تقویت می‌کنه. مثلاً، یه اپلیکیشن تناسب اندام رو در نظر بگیرین که محتواش رو با پروفایل‌های کاربری فردی تنظیم می‌کنه. کاربرا اهداف تناسب اندام، ترجیحات غذایی و سطح تناسب اندام فعلی خودشون رو وارد می‌کنن و اپلیکیشن با برنامه‌های تمرینی شخصی، پیشنهادات غذا و پیام‌های انگیزشی پاسخ می‌ده. این محتوای هدفمند نه تنها اهداف سلامتی خاص کاربرا رو برآورده می‌کنه، بلکه درک واضحی از نیازهای منحصربه‌فردشون رو هم منتقل می‌کنه و حس ارتباطشون با اپلیکیشن رو افزایش می‌ده.

تسهیل ارتباط بین کاربرا

تسهیل ارتباط بین کاربرا یه روش حیاتی برای برآورده کردن نیاز اونها به ارتباطه. پلتفرم‌ها با فعال کردن ارتباطات، می‌تونن حس اجتماع و تعلق رو تقویت کنن که برای رضایت کاربر ضروریه. مثلاً، یه ابزار مدیریت پروژه که به اعضای تیم اجازه می‌ده در مورد وظایف نظر بدن، به‌روزرسانی‌ها رو به اشتراک بذارن و همدیگه رو منشن کنن، نه تنها همکاری رو روان‌تر می‌کنه، بلکه انسجام تیم رو هم تقویت می‌کنه. این تعاملات به افراد کمک می‌کنه احساس ارتباط و حمایت بیشتری داشته باشن و تجربه‌ی کاری کلیشون رو افزایش می‌ده.

ارائه‌ی نکات متنی

برآورده کردن نیاز کاربرا به شایستگی شامل ارائه‌ی کمک به‌موقع برای اطمینان از اینه که می‌تونن به سرعت و به طور مؤثر یه سیستم رو یاد بگیرن. یه روش مؤثر استفاده از نکات ابزار یا پوشش‌های متنیه که درست زمانی که کاربرا ممکنه بهشون نیاز داشته باشن، ظاهر می‌شن، به جای اینکه اونها رو با اطلاعات از قبل از طریق آموزش‌ها یا فرایندهای آنبوردینگ گسترده، غرق کنن. مثلاً، یه اپلیکیشن بانکی رو در نظر بگیرین که یه پوشش متنی ارائه می‌ده که ویژگی‌ها یا به‌روزرسانی‌های جدید رو اولین باری که کاربر باهاشون روبرو می‌شه، توضیح می‌ده. این کمک به‌موقع نه تنها به کاربرا کمک می‌کنه نحوه‌ی استفاده از ویژگی‌ها رو درک کنن، بلکه اعتمادشون به استفاده از اپلیکیشن رو هم تقویت می‌کنه و در نتیجه شایستگی کلیشون رو افزایش می‌ده.

این استراتژی‌ها همیشه باید با کاربرا واقعی تست بشن تا مطمئن بشیم که واقعاً به یادگیری و کارایی کمک می‌کنن، نه اینکه فقط به شلوغی اضافه کنن.

به حداقل رسوندن منحنی یادگیری

به حداقل رسوندن منحنی یادگیری یه سیستم برای برآورده کردن نیاز کاربرا به شایستگی ضروریه. ساده کردن تجربه‌ی کاربر می‌تونه به طور قابل توجهی توانایی اونها رو برای درک سریع و استفاده‌ی مؤثر از یه سیستم افزایش بده. این ممکنه شامل موارد زیر باشه:

  • استفاده از زبان ساده: اجتناب از اصطلاحات فنی و انتخاب عبارات واضح و ساده به کاربرا کمک می‌کنه عملکردها رو بدون سردرگمی درک کنن. مثلاً، تو یه ابزار مدیریت پروژه، برچسب‌گذاری ویژگی‌ها با اصطلاحات ساده‌ای مثل “اضافه کردن وظیفه” به جای اصطلاحات فنی مثل “شروع فرایند” می‌تونه تفاوت قابل توجهی ایجاد کنه.
  • ادغام افشای تدریجی: این تکنیک شامل ارائه‌ی فقط اطلاعات لازم یا درخواستی به کاربرا در هر زمان معین می‌شه و در نتیجه رابط رو خلوت نگه می‌داره و توجه رو روی کار در دست انجام متمرکز می‌کنه.

تعیین اولویت نیازها

هنگام طراحی رابط‌هایی که نیاز به برآورده کردن نیازهای متضاد کاربر مثل خودمختاری، ارتباط و شایستگی دارن، پیدا کردن تعادل درست حیاتیه. مثلاً، یه نرم‌افزار اظهارنامه‌ی مالیاتی با یه تنظیمات راهنما رو در نظر بگیرین. این ویزارد به کاربرا کمک می‌کنه داده‌های پیچیده رو به درستی وارد کنن و شایستگی و اعتمادشون رو افزایش می‌ده. با این حال، این راهنمایی ساختاریافته، آزادی اونها رو برای پیمایش مستقل ابزار محدود می‌کنه و خودمختاری رو کاهش می‌ده.

تو چنین سناریوهایی، مهمه که طراحی رو با کاربرا واقعی تست کنین تا ببینین اونا به چی بیشتر اهمیت می‌دن. اگه کاربرا سهولت و دقتی که با مراحل راهنما به دست میاد رو ترجیح بدن، تمرکز روی شایستگی ممکنه انتخاب درستی باشه. از طرف دیگه، اگه اونا به آزادی برای بررسی و انتخاب، حتی به قیمت مواجهه با تعاملات پیچیده‌تر، ارزش قائل باشن، باید خودمختاری در اولویت قرار بگیره.

 

اگر به دنبال ورود به دنیای طراحی محصول هستید، با مارجین یک بار برای همیشه و اصولی این مهارت را یاد بگیرید.

مشاهده دوره جامع طراحی محصول

آخرین تکنیک‌ها، ترفندها و مطالب آموزنده طراحی محصول را در اینستاگرم مارجین ببینید.

5 دیدگاه

در بحث‌‌ پیرامون این مقاله شرکت کنید!

دیدگاهتان را بنویسید